متن آهنگ قصه علی عبدالمالکی
♪♪♪♪♪
یکی بود یکی نبود، خیلی دوست داشتیم همو
توی هر جمعی بودیم، ول نمیکرد دستمو
خیلی دوست داشتیم همو
اما یه مدت بعد، رفتو قید ما رو زد
یه روز یه جایی دیدمش، اون منو یادش نیومد
منو یادش نیومد
*****
نو که اومد به بازار ما شدیم دل آزار
اینم از اون که میگفت، عاشقه و وفادار
خوبی که از حد گذشت عوض شدش سرگذشت
اونی که عاشقش بودیم رفت و دیگه برنگشت
*****
زیادی عاشقش بودم، خب همینم بود مشکلم
فهمید دوسش دارمو رفت، آخ بمیرم واست دلم
ضربه ای که زد به دلم، جاش هنوزم درد میکنه
یه جای خالی زیر بارون، آدمو ولگرد میکنه
♪♪♪♪♪
آهنگ علی عبدالمالکی قصه با لینک مستقیم در اسپاتیفارس.
نظرت رو راجع به این آهنگ برامون بنویس