متن آهنگ عطش آتش احسان خواجه امیری
♪♪♪♪♪
از خون به ناحق، به زمین ریخته آن روز
سروی به بلندای زمان، سایه ی حق شد
با جان به لب آمده از کفر پس از دین
خون روی ریا ریخت، که سرمایه ی حق شد
آتش به عطش میزند این روضه نخوانده
آب است که لب تشنه ی لب های تو مانده
از هرچه که سخت است، گذشتن تو گذشتی
کوتاه ترین راه تو را، ساده رسانده
*****
در آغوشش آتش و خون تب و اشک عطش همه زیباییست
ظهر تاریکی که برایش کشته شدی شب رویاییست
بعد از طوفان شوق اسیران پشت عزا را لرزانده
سیل تو در یاد کویر و خاطره ی دریا مانده
معشوقه اگر جان تورا خواست رهاییست
بگذار خودش هرچه که دادست بگیرد
در ظاهر اگر مثل بلا بود ولی عشق
عاشق تر از آن است که با مرگ بمیرد
♪♪♪♪♪
دانلود آهنگ احسان خواجه امیری عطش آتش با لینک مستقیم در اسپاتیفارس
نظرت رو راجع به این آهنگ برامون بنویس